تحلیل فضایی تأثیر قانون هدفمند‌سازی یارانه‌ها بر مصرف انرژی خانوار

نوع مقاله : پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکترای رشته اقتصاد شهری دانشگاه اصفهان

2 دانشجوی دکترای اقتصاد شهری دانشگاه اصفهان

3 استاد اقتصاد شهری دانشگاه اصفهان

چکیده

مطابق با آمار رسمی کشور، دهک‌های بالاتر جامعه در مقایسه با دهک‌های پایین‌تر سهم بیش‌تری از مصرف و یارانه انرژی را به خود اختصاص داده‌اند. در این راستا یکی از اهداف اساسی دولت نهم از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه-ها ایجاد زیرساخت‌های لازم برای توزیع عادلانه‌تر مصرف انرژی در بخش خانگی بوده است. پژوهش حاضر با تأکید بر جدایی‌گزینی جغرافیایی طبقات اجتماعی در جوامع شهری، به تحلیل فضایی تأثیر این قانون بر مصرف برق خانوار در مناطق شهر اصفهان پس از گذشت سه سال از اجرای ان پرداخته است. در این رابطه ابتدا با بکارگیری روش تاپسیس به رتبه‌بندی مناطق شهری اصفهان از منظر وضعیت اقتصادی-اجتماعی بخش خانوار با استفاده از 32 شاخص در قالب 3 معیار اصلی (اقتصادی-اجتماعی، زیربنایی-مسکونی و فرهنگی-آموزشی) پرداخته شده و سپس با روش خوشه‌بندی سلسله‌مراتبی، مناطق شهر اصفهان در 5 سطح خوشه‌بندی شده‌اند. سپس جهت تبیین تفاوت‌های میان خوشه-ها از نظر میزان کاهش مصرف برق پس از اجرای قانون ازآزمون‌های استنباطی استفاده شد. داده‌های موردنیاز علاوه بر استفاده از روش میدانی، از طریق مدارک سازمانی با مراجعه به شرکت توزیع برق شهرستان اصفهان گردآوری شده‌اند. نمونه منتخب در روش نگرش‌سنجی شامل 103 خانوار و در روش کارایی‌سنجی شامل 365 خانوار ساکن در شهر اصفهان بوده است. نتایج پژوهش مبنی بر عدم وجود تفاوت معنادار میان خوشه‌های پنج‌گانه شهر اصفهان از نظر میزان کاهش مصرف برق خانوار پس از اجرای قانون، مؤید آن است که قانون هدفمندسازی در فاز اول اجرایی خود در دستیابی به یکی از مهم‌ترین اهداف خود چندان موفق عمل نکرده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Spatial Analysis of the Impact of Targeted Subsides Law on Household Energy Consumption (Case Study: Electricity Consumption - Isfahan City)

نویسندگان [English]

  • Azam Jalaei 1
  • Mahdi Bakhtyar 2
  • Nematolah Akbari 3
1 PhD student in Urban Economics, University of Isfahan
2 PhD student in Urban Economics, University of Isfahan
3 Professor of Urban Economics, University of Isfahan
چکیده [English]

Based on the official statistics of Iran, the higher deciles of the community have assigned a greater share of energy consumption and subsidy to themselves in comparison to lower deciles. Accordingly, one of the main goals of the 9th government to execute targeted subsides law has been establishing the required infrastructures for more equitable distribution of energy consumption in the household sector. With an emphasis on geographical segregation of social classes in urban communities, the current research has spatially analyzed the impact of targeted subsides law on household electricity consumption in 14 districts of Isfahan city after passing about 3 years of executing this law (the end of the first phase). To this purpose, first, using TOPSIS method for multi-criteria decision making (MCDM) and entropy weight, Isfahan urban districts were ranked in terms of Social-Economical Status of the household sector through 32 measures in the form of 3 main criteria (Socio-economical, infrastructural - residential and cultural-educational), and then using hierarchical clustering method, Isfahan metropolitan districts were clustered at five levels. After that, inferential statistical tests were used in order to explain differences amongst clusters in terms of the reduction of household electricity consumption after the execution of targeted subsides law. In addition to field study method, the required data were gathered using organizational documents and evidence by referring to Isfahan Electricity Distribution Company. The selected sample in attitude survey method consisted of 103 households and in efficiency survey method consisted of 365 households living in Isfahan city districts which have been selected through random clustering method. Results obtained from this research showed no significant differences between 5 clusters of Isfahan metropolitan in terms of the reduction of household electricity consumption after law execution. This shows that targeted subsides law has not successfully acted to attain one of its most important goals in the first executive phase.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Spatial Analysis
  • Targeted Subsides Law
  • Energy Consumption
  • Social-Economical Status of the household
  • Isfahan City
ابونوری، عباسعلی، محمدی، تیمور و هادی پرهیزی­گشتی (1389)، «تجزیه و تحلیل و بررسی عوامل مؤثر بر تقاضای گاز خانگی و تجاری در استان گیلان»، فصلنامه علوم اقتصادی، شماره 5: 137-121.
اسدی مهماندوستی، الهه (1388)، «لزوم و چگونگی اصلاح الگوی مصرف و یارانه­های فرآورده­های نفتی و سنجش آثار تورمی آن»، فصلنامه مطالعات اقتصاد انرژی، شماره20: 140-121.
افروغ، عماد (1377)، فضا و نابرابری اجتماعی؛ ارائه الگویی برای جدایی‌گزینی فضایی و پیامدهای آن، پایان­نامه دکتری، تهران: دانشگاه تربیت مدرس: دانشکده علوم انسانی: گروه جامعه­شناسی.
افروغ، عماد. (1394). فضا و جامعه؛ فضای شهری و نابرابری اجتماعی. چاپ اول. تهران: نشر علم.
اکبری، نعمت الله.، طالبی، هوشنگ. و جلائی، اعظم. (1395). «بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر مصرف انرژی خانوار پس از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه­ها (مطالعه موردی: شهر اصفهان)». فصلنامه جامعه­شناسی کاربردی، شماره 64(4)، 26-1.
اکبری، نعمت الله.، طالبی، هوشنگ. و جلائی، اعظم. (1393). «تأثیر قانون هدفمندسازی یارانه­ها بر مصرف انرژی خانوار (مطالعه موردی: شهر اصفهان)». فصلنامه پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران، 3، 66-29.
اکبری، نعمت الله، مؤذن جمشیدی، هما و ناصر یارمحمدیان (1389)، پروژه بررسی آثار اجرای قانون هدفمندسازی یارانه­ها بر هزینه و درآمد شهرداری اصفهان، معاونت برنامه­ریزی دانشگاه اصفهان.
بختیاری، صادق. و یزدانی، مرتضی. (1389). تخمین الگوی پویای مصرف برق و لزوم اصلاح یارانه­های انرژی. دومین کنفرانس سراسری اصلاح الگوی مصرف انرژی الکتریکی.
بنت، اندی. (1386). فرهنگ و زندگی روزمره. ترجمه جوافشانی، لیلا و چاوشیان، حسن. تهران: اختران.
پورمحمدی، محمد رضا، حکمت­نیا، حسن. و محمد علی صفرلویی (1393)، «بررسی و تحلیل فضایی نابرابری­های اجتماعی در مناطق شهری ارومیه»، دو فصلنامه پژوهش­های بوم­شناسی شهری، شماره 1: 70-57.
تابلی، حمید. و خواجوی، حسین. (1388). «ارتباط بین مصرف خانگی انرژی با متغیرهای زمینه­ای». مجله راهبرد یاس، 20، 69-47.
تامین، م. (1373). جامعه­شناسی قشربندی و نابرابری­های اجتماعی (نظری و کاربردی). ترجمه نیک­گهر، ع. (چاپ اول). تهران: توتیا.
توکلی، اکبر و جواد بحرینی (1377)، «برآورد رابطه تقاضای برق خانگی در استان اصفهان»، مجله تحقیقات اقتصادی، شماره 52: 75-55.
جلائی، اعظم. (1392). تأثیر قانون هدفمندسازی یارانه­ها بر مصرف انرژی خانوار (مطالعه موردی: شهر اصفهان). پایان­نامه کارشناسی ارشد. اصفهان: دانشگاه اصفهان: دانشکده علوم اداری و اقتصاد: گروه اقتصاد.
حبیب­پور، کرم. و صفری­شالی، رضا. (1391). راهنمای جامع کاربرد SPSS در تحقیقات پیمایشی. (چاپ پنجم). تهران: متفکران.
دهقان شبانی، زهرا (1385)، تجزیه شدت انرژی در صنایع کشور طی دوره زمانی (1382-1374) ، پایان­نامه کارشناسی ارشد، اصفهان: دانشگاه اصفهان: دانشکده علوم اداری و اقتصاد: گروه اقتصاد.
ریزمن، ل. و انگویتا، م. ا. (1383). جامعه­شناسی قشرها و نابرابری­های اجتماعی (کلاسیک مدرن). ترجمه قلی­پور، م. (چاپ اول). مشهد: مرندیز: آوای کلک.
سرمست، بهرام. و پورحسن، رقیه. (1389). عوامل مؤثر بر تغییر الگوی مصرف انرژی برق (مطالعه موردی: شهر تبریز). دومین کنفرانس سراسری اصلاح الگوی مصرف انرژی الکتریکی.
شاهمرادی، اصغر، مهرآرا، محسن. و نوید فیاضی (1389)، «آزادسازی قیمت حامل­های انرژی و آثار آن بر رفاه خانوار و بودجه دولت از روش داده-ستانده»، فصلنامه پژوهش­های اقتصادی ایران، شماره 42: 180-163.
شجاع، زهرا. (1387). بررسی جامعه­شناختی تأثیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی بر مصرف کالاهای فرهنگی. پایان­نامه کارشناسی ارشد. اصفهان: دانشگاه اصفهان: دانشکده ادبیات و علوم انسانی: گروه علوم اجتماعی.
شفقی، سیروس. (1381). جغرافیای اصفهان. ویرایش دوم، چاپ اول. اصفهان: انتشارات دانشگاه اصفهان.
شهرداری اصفهان (1389)، آمارنامه شهر اصفهان.
فطرس، محمد حسن و جواد براتی (1390)، «تجزیه انتشار دی­اکسید­کربن ناشی از مصرف انرژی به بخش­های اقتصادی ایران؛ یک تحلیل تجزیه شاخص»، فصلنامه مطالعات اقتصاد انرژی، شماره28: 73-49.
کوزر، لوئیس. (1389). زندگی و اندیشه بزرگان جامعه­شناسی. ترجمه ثلاثی، م. (چاپ شانزدهم). تهران: علمی.
لطفعلی­پور، محمدرضا. و لطفی، احمد. (1383). «بررسی و برآورد عوامل مؤثر بر تقاضای برق خانگی». مجله دانش و توسعه (علمی-پژوهشی)، 15، 69-47.
محمدی، ارزو. (1390). بررسی عوامل مؤثر بر میزان مصرف برق (مطالعه موردی: شهر گرگان). پایان­نامه کارشناسی ارشد. مازندران: دانشگاه مازندران: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی.
مرکز پژوهش­های مجلس شورای اسلامی ایران. (1391). افزایش قیمت حامل­های انرژی تأثیر چندانی بر الگوی مصرف نگذاشته است. قابل دسترس در سایت: http://www.neconews.com.
ملک، حسن. (1388). جامعه­شناسی قشرها و نابرابری­های اجتماعی. (چاپ چهاردهم). تهران: پیام نور.
مهدوی کنی، محمد سعید. (1386). «مفهوم سبک زندگی و گستره آن در علوم اجتماعی». فصلنامه تحقیقات فرهنگی، 1، 230-199.
مولایی، محمد. و یعقوبی، مسلم. (1394). «تقاضا برای گاز طبیعی در بخش خانگی در منطقه 7 ایران (با ملاحظه قانون هدفمندی یارانه‌ها)». پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران، (17)5، 191-169.
مومیوند، جمال. (1389). تأثیر لایحه هدفمند کردن یارانه­ها بر تقاضای برق خانگی در ایران. پایان­نامه کارشناسی ارشد. اصفهان: مؤسسه آموزش عالی شهید اشرفی اصفهانی.
نصرالهی، زهرا.، صمدی، علی حسین. و روشندل، مهرناز. (1391). «تجزیه و تحلیل تقاضای انرژی بخش خانگی در مناطق شهری ایران (1387-1363): انتخاب بین الگوی سیستم تقاضای تقریباً ایده­آل و رتردام». فصلنامه اقتصاد محیط­زیست و انرژی، 2، 200-173.
نصراللهی، فرشاد (1390)، «مقررات ملی ساختمان و کاهش مصرف انرژی در بخش ساختمان و مسکونی»، دومین کنفرانس و نمایشگاه مدیریت و بهینه­سازی انرژی، 20 و 21 دی ماه، تهران، پژوهشگاه نیرو.
نیکلسون، والتر و کریستوفر اسنایدر (1388)، «نظریه اقتصاد خرد: اصول اساسی و بسط مفاهیم (جلد اول)»، ترجمه بهبودی، داود و سیاب ممی­پور (چاپ اول)، تهران: نور علم.
وزارت نیرو، سال­های مختلف، ترازنامه انرژی ایران.
یزدانی، مرتضی (1390)، برآورد و تحلیل تقاضای گاز طبیعی در بخش خانگی و تجاری در استان اصفهان، پایان­نامه کارشناسی ارشد، اصفهان: دانشگاه اصفهان: دانشکده علوم اداری و اقتصاد.
Alter, N. & S. Haidersyed (2011), “An Empirical Analysis of Electricity Demand in Pakistan”, International Journal of Energy Economics and Policy, 1(4): 116-139.
Bekhet, H. A. & N. S. Othman (2011), “Assessing the Elasticities of Electricity Consumption for Rural and Urban Areas in Malaysia: a non-linear Approach”, International Journal of Economics & Finance, 3(1): 208-219.
Bhattacharyya, S. C. (2011), “Energy Economics: Concepts, Issues, Markets and Governance”. Dundee: springer.
Bilgili, F., Pamuk, Y, & T.  Nadidehalici (2011), “Short run and Long run Dynamics of Residential Electricity Consumption: Homogeneous and Heterogeneous Panel Estimations for OECD”, Retrieved from: http://mpra.ub.uni-muenchen.de/33291/.
Bla'zquez, L., Boogen, N. & M. Filippini (2012), “Residential Electricity Demand in Spain: New Empirical Evidence Using Aggregate Data”, Centre for Energy Policy and Economics (CEPE), Retrieved from: http://www.cepe.ethz.ch.
Bushehri, M. A. M. & Wohlgenant, M. K. (2012). Measuring the welfare effects of reducing a subsidy on a commodity using micro-models: an application to Kuwait̓s residential demand for electricity. Energy Economics, 34, 419-425.
Dubin, J. A. & D. L. Mcfadden (1984), “An Econometric Analysis of Residential Electric Appliance Holdings and Consumption”, Econometrica, 52(2): 345-362.
Farahmandpour, B., Nasseri, I. & H. Hourijafari (2008), “Analysis of Ultimate Energy Consumption by Sector in Islamic Republic of Iran”, Conf. on Energy & Environment, university of Cambridge, UK, February 23-25. Retrieved from: http://www2.hawaii.edu/iman/EE-22.
Held, M. (1983). »Social impacts of energy conservation«. Journal of Economic Psychology, 3 (3-4), 379-394.
Jamshidi, M. M. (2008), “Ananalysis of Residential Energy Intensity in Iran: a System Dynamic Approach”, 26th International Conference of the System Dynamics Society. Retrieved from: http:// www. system dynamics. org/ conferences/2008/ proceed/ papers/ JAMSH 383.
Sardianou, E. (2005). »Household energy conservation patterns: evidence from Greece«. Energy, 31, 1257-1268.
Silva, S., Soares, I. & C. Pinho (2017), “Electricity Demand Response to Price Changes: The Portuguese Case Taking into Account Income Differences”, Energy Economics, 65: 335-342.
World Energy Council (WEC) (2008), “Energy Efficiency Policies Around  the World: Review and Evaluation”. Retrieved from: http://www.wec-bulgaria.org/en/efficiency.
Zhang, Z., Cai, W. & X. Feng (2017), “How Do Urban Households in China Respond to Increasing Block Pricing in Electricity? Evidence from a Fuzzy Regression Discontinuity Approach”, Energy Policy, 105: 161-172.