نقش سازوکار مالیات در رابطه بین حکمرانی خوب و نابرابری اجتماعی

نوع مقاله : پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری جامعه شناسی، گروه علوم اجتماعی، دانشگاه اصفهان

2 استاد جامعه شناسی دانشگاه اصفهان ایران

3 استادیار جامعه شناسی، گروه علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان

10.22034/jeds.2022.48115.1572

چکیده

یکی از مهم‌ترین وظایف و ویژگی‌های حکمران خوب، اجرای عدالت و کاهش نابرابری اجتماعی است و مالیات از جمله سازوکارهایی است که از آن برای همین منظور استفاده می‌شود. سازوکار مالیات این‌گونه است که هرچه درآمد مردم بیشتر باشد می‌بایست مالیات بیشتری بپردازند و این بدان‌معناست که از انباشت سرمایه نزد قشر خاصی از جامعه جلوگیری شده، شکاف طبقاتی کاهش یافته و نابرابری اجتماعی نیز به حداقل می‌رسد. هدف از این پژوهش پاسخ به این سوال است که آیا سازوکار مالیات نقش میانجی در رابطه حکمرانی و نابرابری اجتماعی بازی می‌کند؟ بدین‌ترتیب تعداد 103 کشور که داده‌های مورد نیاز برای تحقیق را دارا بودند با استفاده از روش تطبیقی کمی مبتنی بر مدل‌سازی معادله ساختاری ارزیابی شدند و نقش میانجی مالیات در مدل رابطه حکمرانی و نابرابری اجتماعی بررسی شد.

نتایج تحقیق نشان دادند که اثر نرخ مالیات بر نابرابری اجتماعی در حضور حکمرانی خوب برابر با 0.26 است. اثر حکمرانی خوب بر متغیر نرخ مالیات نیز برابر با 0.50به‌دست آمده است. بررسی خروجی‌های مدل‌ها حاکی از معنادار بودن این اثرها است(P-Value= 0.001). بدین‌سان می‌توان ادعا کرد که نرخ مالیات در آن‌ها اثر میانجی دارد. متغیر نرخ مالیات در رابطه حکمرانی خوب و نابرابری اجتماعی نقش میانجی بازی می‌کند؛ به‌گونه‌ای که حکمرانی خوب با حضور سازوکار مالیات منجر به کاهش نابرابری اجتماعی می‌شود. این نتایج نشان می‌دهند که مالیات می‌تواند یکی از سازوکارهای مهم برای حکمرانی بهتر و کاهش نابرابری اجتماعی باشد. سازوکارهای اخذ مالیات می توانند شکاف طبقاتی را کاهش دهند و بسترهای نابرابری اجتماعی را اصلاح کنند. مالیات گیری درست و هدفمند می‌تواند نقشی اساسی، هم در بهبود وضعیت حکمرانی و هم در کاهش نابرابری اجتماعی داشته باشد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Role of tax mechanism in the relationship between good governance and social inequality

نویسندگان [English]

  • Saeid Aghaeizadeh 1
  • ali ghanbari 3
1 PhD student in Sociology, Department of Social Sciences, University of Isfahan, first author.
3 Assistant Professor of Sociology, Department of Social Sciences, University of Isfahan
چکیده [English]

One of the most important tasks and characteristics of a good ruler is the administration of justice and the reduction of social inequality, and taxation is one of the mechanisms used for this purpose. The mechanism of taxation is that the higher the income of the people, the more taxes they have to pay, which means that the accumulation of capital with a certain segment of society is prevented, the class gap is reduced and social inequality is minimized. The purpose of this study is to answer the question whether the tax mechanism plays a mediating role in the relationship between governance and social inequality? Thus, 103 countries that had the data needed for the study were evaluated using a quantitative comparative method based on structural equation modeling and the mediating role of taxation in the model of governance and social inequality was investigated. Taxation mechanisms can reduce class gaps and improve the context of social inequality. Proper and targeted taxation can play a key role in both improving governance and reducing social inequality.

The results showed that the effect of the tax rate on the social inequality in the presence of good governance is 0.26. The effect of good governance on the tax rate variable is also equal to 0.50. Examination of model outputs indicates that these effects are significant (P-Value = 0.001). Thus it can be claimed that the tax rate has a mediating effect on them. The tax rate variable plays a mediating role in the relationship between good governance and social inequality; In a way that good governance with the presence of the tax mechanism leads to a reduction of social inequality. These results show that tax can be one of the important mechanisms for better governance and reducing social inequality.

کلیدواژه‌ها [English]

  • tax
  • good governance
  • social inequality
  • structural equation modeling
  • mechanism
ابونوری، اسماعیل و خوشکار، آرش (1386). اثر شاخص­های اقتصاد کلان بر توزیع درآمد در ایران: مطالعه بین استانی. مجله تحقیقات اقتصادی، شماره 77، صص: 95-65.
اسمیت، آدام (1357). ثروت ملل. ترجمه­: سیروس ابراهیم­زاده. تهران: پیام.
پروین، سهیلا و قره­باغیان، مرتضی (1375). آثار توزیعی مالیات در ایران. مجله اقتصاد دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی، شماره 5، صص: 64-34.
پیرایی، خسرو و فرد دوجی، سارا (1388). ارزیابی سیاست مالیاتی ایران از جنبه فقر و نابرابری: آیا سیاست مالیاتی به نفع فقیر بوده است؟. فصلنامه پژوهش­های اقتصادی. دوره 9، شماره 2، صص: 46-19.
جلالی، محسن (1393). سنجش شاخص­های بازتوزیع درآمد در نظام مالیاتی کشور. فصلنامه روند، سال 21، شماره 67، صص: 121-101.
خسروآبادی، محمد و همکاران (1395). رابطه حکمرانی خوب با نابرابری درآمدی در کشورهای منتخب جنوب غربی آسیا و کشورهای عضو همکاری اقتصادی و توسعه. فصلنامه رفاه اجتماعی، دوره 16، شماره 61، صص: 185-159.
دال، رابرت (1382). برابری در نابرابری. ترجمه­: داود غرایاق زندی. فصلنامه مطالعات راهبردی، دوره 6، شماره 19، صص: 102-77.
داوری، عباس­علی (1393). بررسی و ارزیابی نابرابری اجتماعی. تهران: دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس.
دوتوکویل، آلکسیس(1391). انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن. ترجمه: محسن ثلاثی، انتشارات مروارید.
ریزمن، لئونارد و انگویتا، ماریانواف (1388). جامعه­شناسی قشرها و نابرابری­های اجتماعی. ترجمه­: عبدالحسین نیک­گهر. تهران: نشر توتیا.
ساعی، علی و همکاران (1390). سرمایه اجتماعی و حکمرانی خوب: تحلیل تطبیقی فازی بین­کشوری از سال 2000 تا 2008. دوفصلنامه مسائل اجتماعی ایران، سال دوم، شماره 2، صص: 94-63.
سامتی، مرتضی و همکاران (1390). تحلیل تأثیر شاخص­های حکمرانی خوب بر شاخص توسعه انسانی مطالعه موردی کشورهای جنوب شرق آسیا. فصلنامه پژوهش­های رشد و توسعه، سال اول، شماره 4، صص: 223-183.
سیفی­پور، رویا و رضایی، محمدقاسم (1390). بررسی عوامل مؤثر بر توزیع درآمد در اقتصاد ایران با تأکید بر مالیات­ها. پژوهش­نامه مالیات، شماره 10، صص: 142-121.
شفیعی، محمود (1384). نظریة کنش ارتباطی (جهان­زیست و سیستم) و نقد اجتماعی- سیاسی. نشریه دانش سیاسی، دوره 1، شماره 2، صص: 166-149.
صمدی، سعید و همکاران (1387). بررسی اثر سیاست­های مالی دولت بر توزیع درآمد و رشد اقتصادی در ایران. فصلنامه پژوهش­های بازرگانی، شماره 49، صص: 119-99.
عبداله میلانی، مهنوش و همکاران(1396). ساختار تصاعدی مالیات بر درآمد و اثر آن بر نابرابری درآمد در استان­های کشور. فصلنامه پژوهش­های اقتصادی، سال 17، شماره 66، صص: 22-1.
غفاری، غلامرضا(1388). منطق پژوهش تطبیقی. مجله مطالعات اجتماعی ایران، دوره 3، شماره 4، صص: 92-76.
فلاحتی، علی؛ الماسی، مجتبی و آقایی، فاطمه(1388). تأثیر سیاست­های مالی بر توزیع درآمد و رشد اقتصادی طی سال­های 1384 -1352. دوفصلنامه علمی- پژوهشی جستارهای اقتصادی. دوره 6، شماره 11، صص: 131-109.
کمالی، علی(1379). مقدمه­ای بر جامعه­شناسی نابرابری اجتماعی. تهران: انتشارات سمت.
گرب، ادوارد ج(1394). نابرابری اجتماعی: دیدگاه­های نظریه­پردازان کلاسیک و معاصر. ترجمه: محمد سیاه­پوش و احمدرضا غروی­زاد. تهران: نشر معاصر.
گیدنز، آنتونی(1373). جامعه­شناسی. ترجمه­: منوچهر صبوری. تهران: نشر نی.
منجذب، محمدرضا(1390). آزمون نظریه بارو - ریکاردو در تابع مصرف ایران. پژوهش­های اقتصادی، دوره 11، شماره 2، صص: 9-1.
مظلوم خراسانی، محمد و عظیمی هاشمی، مژگان(1391). توسعه و نابرابری های اجتماعی در هند. فصلنامه مطالعات جهان، دوره 1، شماره2، صص: 48-7.
معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه(1398). آشنایی با سیستم مالیاتی سوئد. https://economic.mfa.ir/portal/
هانتینگتون، ساموئل (1397). سامان سیاسی در جوامع دست­خوش دگرگونی. ترجمه­: محسن ثلاثی. تهران: نشر علم.
Alm, James(2021). Tax Evasion, Technology, and Inequality. Tulane Economics Working Paper Series.
Ballard-Rosa, Cameron; Et al(2021). Inequality, Information, and Income Tax Policy: Preferences in Austria and Germany. The Department of Political Science at Stanford University.
Barro, Robert(1991). Economic Growth in a Cross Section of Countries. Quarterly Journal of Economics, 106(2), pp. 407-433.
Beitz, C(1999). Political Theory and International Relations, Princeton: Princeton University Press.
Echevarría, C(2014). “Income Tax Progressivity, Growth, Income Inequality And Welfare”, Journal Of Spanish Economic Association, Series 6:43–72 .
Giddens, Anthony(1982). Class division, class conflict and citizenship rights. in A. Giddens, Profiles and Critiques in Social Theory. London: Macmillan
Green, David, Riddell A.Craig And St-Hilaire France (2015). “Income Inequality: The Canadian Story”, Art Of The State Series.
Houeninvo, G. H. (2014). Does good governance improve public health expenditure-health outcomes nexus? New empirical evidence from Africa.
Knack, Stephen(1999). Governance and Employment. Employment and Training papers, 45, 1-31.
Lenski G.E(1966). Power and privilege: A Theory of social stratification, New York, Mecraw-Hill.
Lipset, Seymour Martin(1994). The Social Requisites of Democracy Revisited: 1993 Presidential Address. American Sociological Review, Vol. 59, No. 1.
Pogge, T. W(2008). World poverty and human rights. Polity.
Rothstein Bo, Holmberg Soren (2006). A Research Application to the Bank of Sweden Tercentenary Foundation”, The Quality of Government Institute.
Rawls, J(1971). A Theory of Justice, Cambridge: The Belknap Press of Harvard University Press .
Son, H. (2006). Assessing the pro poorness of government fiscal policy in Thailand; International Poverty Centre, UNDP, WP No.15.
Sumarto, Sudarno. Suryahadi, Asep. Arifianto, Alex(2004). Governance and Poverty Reduction: Evidence from Newly Decentralized Indonesia. A paper from SMERUResearch Institute, 1, 1-43.
Tilly, Charles(2000). “Relational studies of inequality”, Contemporary Sociology, vol.29, No.6.
Uddin, Anowar(2010). Impact of good goverance on development in Bangladesh: A study. Master’s Thesis in Public Administration, Institute of Society and Globalization Roskilde University.
Virmanim, A. , Sahu, S. & Tanwar, S. ( 2006). Governance in the province of public goods in south asia. International economic relations, 64, 1-43.
https://fa.tradingeconomics.com/country-list/personal-income-tax-rate.